
روایت صادرات واژگان فارسی به زبانهای دنیا
خبرگزاری مهر_مجله مهر؛ رؤیا سادات هاشمی: «فارسی شکر است» نه فقط برای ما حتی برای همه کسانی که با این زبان غریبهاند وقتی آوا و صدایش را میشنوند بیشترشان از یک حس مشترک میگویند، اینکه این زبان دیرینه ایرانی چقدر برایشان آهنگین، شاعرانه و گوشنواز است.
برای اثبات ادعایمان هم کافی است به نظرات آدمهای معمولی و غیرمعمولی در دنیا نگاهی بیندازید؛ از گوته آلمانی که به واسطه زبان فارسی شیفته حافظ است یا ادوارد براون، شرق شناس معروفی که گفته: «کسی که از فهم زبان فارسی بیبهره است نمیتواند ارزش واقعی آن را دریابد.» تا مردم معمولی که با شنیدن آهنگهای ایرانی و پاپ امروزیمان در شبکههای اجتماعی بی آنکه معنی دقیق ترانهها را بفهمند مجذوب آن میشوند و از خوش آهنگی این زبان ناآشنا حرف میزنند.
جالب اینجاست که زبان فارسی با وجود گذر از قرنهای مختلف با وجود هجوم و حملات فراوان بیگانگان به خاک سرزمینمان همچنان اصالت خودش را حفظ کرده و به جای تاثیرپذیری از فرهنگهای دیگر در قامت تأثیرگذاری حاضر شده است. در سالهای گذشته زبانشناسان فارسی برای حفظ زبان و استفاده از لغات و اصطلاحات غیرفارسی میان مردم اظهار نگرانی کردهاند و فرهنگستان را به تکاپو وا داشتهاند که برای انتخاب واژههای جایگزین دست به کار شود، اما کمتر کسی میداند که زبان فارسی علاوه بر ظرفیت بالای خودش برای پذیرش لغات از زبانهای دیگر طی این سالها نقش تأثیر گذاری بر سایر زبانهای دنیا هم داشته، نقشی که کمتر کسی به آن توجه کرده است.
تا جایی که امروز به بهانه ۲۷ شهریور ماه که در تقویم به نام روز شعر و ادب پارسی نامگذاری شده سر وقت مرور چند بده بستان زبانی از فارسی به سایر زبانهای دیگر رفتیم؛ واژههایی که شاید خیلیهایمان از ایرانیالاصل بودن آن بیخبر بودهایم.
جهانگردی به سبک کلمات
زبان فارسی فقط قصه حافظ و فردوسی و خیام نیست؛ خیلی بیصدا، واژههایش چمدان بستهاند و به دورترین نقاط دنیا رفتهاند. پژوهشها نشان میدهد که صدها واژه فارسی در طول تاریخ وارد زبانهای دیگر شدهاند؛ گاهی مستقیم، گاهی به واسطه عربی، ترکی یا هندی. بعضی از این کلمات آنقدر جهانی شدهاند که کمتر کسی فکر میکند ریشهشان در زبان فارسی است.
میراث ۷۰۰ ساله برای شبه قاره هند
فارسی نزدیک به ۷۰۰ سال زبان رسمی شبهقاره هند بود؛ از دربار غزنویان و تیموریان تا امپراتوری مغول. طبیعی است که در این مدت هزاران واژه فارسی وارد اردو و هندی شده باشد. برای همین هم گاهی میشود رسم الخط زبان ما را در اردو و در این اقلیم دید. برای همین هنوز هم کلماتی مثل کتاب، دنیا، دوست، سزا، دهات، زندگی و حتی ترکیبهایی مثل «سزاوار» یا «رنگ» در گفتوگوی روزمره مردم شنیده میشود. بد نیست بدانید که فارسی در هند نه فقط زبان دربار، بلکه زبان شعر و فرهنگ آنان بود. بسیاری از شاعران اردو مثل اقبال لاهوری تحتتأثیر مستقیم ادب فارسی شعر گفتند.
زبان ادب و سیاست از عثمانی دیروز تا ترکیه امروزی
اگر چندی روزی با مردم ترکیه نشست و برخاست داشته باشید از شنیدن تعداد واژههای فارسی و مشترک بین این دو زبان حیرت زده خواهید شد. یکی از دلایل این موضوع به این ماجرا بر میگردد که در دوران عثمانی فارسی یکی از زبانهای مهم دیوانی و ادبی بوده است؛ تا جایی که بسیاری از شاعران عثمانی به فارسی شعر گفتهاند و شاهزادگانشان این زبان را میآموختند، اتفاقی که میشود همچنان اثرش را در ترکیه امروزی پیدا کرد. واژههای مثل پنجره، بهار، نماز، گل، آتش، دفتر، جوراب، فرمان، سردار، شکر و...
روایت یک بده بستان زبانی با همسایههای عربی
فارسی و عربی قرنها در کنار هم بودهاند و طبیعی است که تبادل زبانی داشته باشند. جالب اینجاست که بیشتر ما تصور میکنیم که این تعامل زبانی کاملاً یکطرفه و تنها از سمت زبان عربی به سمت زبان فارسی بوده است، ولی اگر نگاهی به زبان عربی بیندازید؛ میتوانید ردپای واژگان فارسی را در آنها پیدا کنید مثل: بوستان، دیوان یا واژه وزیر که ریشه پهلوی و اوستایی دارد و حتی کلمه شعر که بسیاری گمان میکنند که از عربی وارد زبان ما ایرانیها شده، اما اصالتی فارسی دارد. با این حال بسیاری معتقدند طی این سالها به قدری این دو زبان با یکدیگر ممزوج و مأنوس شدهاند که جدا کردن آنها از یکدیگر به هیچ عنوان کار سادهای نیست.
ماجرای کوشکهای ایرانی و پاجامههای فرانسوی
سفر واژههای فارسی تنها به قاره آسیا محدود نمیشود؛ بلکه کلمات زبان ما به قلب اروپا هم راه پیدا کرده و در ادبیات آنها جا خوش کرده است. در زبان فرانسوی هم ردپای فارسی دیده میشود. مثلاً واژه orange که از زبان ما به معنای نارنج وارد فرانسه شده و یا واژه کیوسک که به گمان خیلی از ما ریشه فرانسوی دارد، در اصل از زبان فارسی و کلمه کوشک خودمان به زبان فرانسه راه پیدا کرده است؛ از این جالبتر واژه پیژامه است که در زبان ما به معنای پاجامه یا شلوار به زبان انگلیسی رفته و به پاجاماز تبدیل و در فرانسه به پیژامه تبدیل شده و دوباره به زبان فارسی برگشته است.
قندی که به زبان انگلیسی رسید
یکی دیگر از زبانهای اروپایی که از واژگان فارسی بهرهمند شده، زبان انگلیسی است. کلماتی که برخی از کارشناسان معتقدند به واسطه استعمار بریتانیا در هند به انگلیسی راه پیدا کردند و جهانی شدند. مثل Bazzar که همان بازار خودمان است یا candyکه از کلمه قندی در فارسی آمده است یا caravanکه همان کاروان است و کلمه pardiseکه از پردیس زبان فارسی آمده و معنای بهشت را میدهد.
*